نویسنده
بخش تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان چهارمحال و بختیاری. سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، شهرکرد، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
کشت دوم یا دوگانه گیاهان زراعی نه تنها باعث افزایش تولید در واحد سطح می گردد بلکه استفاده بهینه از سایر منابع تولید را سبب می شود (Heggenstaller et al., 2009). در مناطق گرم و معتدل امکان تولید تعدادی از گیاهان زراعی با هدف تولید دانه در کشت دوم وجود دارد. استخر و دهقانپور (Estakhar and Dehghanpoor, 2010) گزارش کردند که در مناطق معتدل استان فارس، امکان کشت دوم هیبریدهای دانه ای زودرس ذرت وجود دارد. همچنین چوکان و مساوات (Choukan and Mosavat, 2000) با بررسی اثر تاریخ کاشت در کشت دوم بر عملکرد ارقام ذرت دانه ای در منطقه گرگان، گزارش کردند که در تاریخ کاشت تیرماه بیشترین عملکرد دانه در مقایسه با تاریخ کاشت مرداد ماه حاصل شد. در منطقه شهرکرد (دارای آب و هوای سرد) و تعدادی دیگر از مناطق اقلیمی مشابه، گیاهان زراعی نظیر غلات (گندم و جو) و کلزا به صورت پائیزه کشت می شوند و برداشت اوایل تا اواسط تابستان می باشد. از زمان برداشت این گیاهان تا زمان کشت پائیزه، زمین به صورت آیش و بدون استفاده باقی می ماند که در این فاصله زمانی 5/2 تا 3 ماهه می توان مبادرت به تولید محصولات دیگر بالاخص گیاهان علوفه ای کرد. شبدر برسیم (Trifolium alexandrinum. L) از جمله گیاهان علوفهای لگوم می باشد که قابلیت کشت دوم بعد از برداشت سایر گیاهان را دارد و انتظار تولید حداقل یک چین علوفه را می توان داشت. در حال حاضر کشت دوم در منطقه شهرکرد چندان متداول نیست اما امکان توسعه کشت شبدر برسیم بعنوان کشت دوم در منطقه وجود دارد و علوفه تولیدی این گیاه به صورت خشک یا چرای مستقیم قابل استفاده خواهد بود.
امکان کشت شبدرها به علت ریز بودن بذر در شرایط بدون آماده سازی زمین (عدم خاک ورزی) وجود دارد به گونهای که در استان چهارمحال و بختیاری شبدر ایرانی resupinatum. L) Trifolium) به طریق عدم خاک ورزی در اواسط شهریور تا اوایل مهر ماه کشت می گردد. نوربخشیان و مرشدی (Noorbakhshian and Morshedi, 2005)، با بررسی کشت شبدر ایرانی در شرایط آماده سازی و بدون آماده سازی زمین در منطقه شهرکرد گزارش کردند که در شرایط بدون آماده سازی زمین، متوسط عملکرد علوفه خشک شبدر ایرانی طی سه سال بررسی 4/9 تن در هکتار بود که حدود 10 درصد کم تر از شرایط آماده سازی زمین بود. طی بررسی مقدماتی که در تابستان 1384 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهرکرد انجام شد، امکان کشت شبدر برسیم به صورت بدون آماده سازی زمین بعد از برداشت کلزا وجود داشت و یک چین علوفه برداشت گردید (Noorbakhshian, 2006). فیسک وهمکاران (Fisk et al., 2001) طی آزمایشی برای کاهش رقابت علف های هرز و استفاده از گیاهان پوششی در تناوب گندم زمستانه با ذرت مبادرت به کشت شبدر برسیم و قرمز به طریق عدم خاک ورزی در بقایای گندم کردند و گزارش دادند که در مزرعه ذرت 35 تا 75 درصد وزن خشک علف های هرز چند ساله کاهش داشت و برای علف های هرز یکساله نیز نتایج مثبتی مبنی بر کاهش وزن مشاهده شد. بوکستون و همکاران (Buxton et al.,1999) در بررسی کشت دوم سورگوم به طریق عدم آماده سازی زمین بلافاصله بعد از چاودار زمستانه اثرات مفیدی را بر روی محیط (از جمله حفظ خاک و جلوگیری از فرسایش) گزارش کرده اند.
زمان کاشت شبدر برسیم با توجه به منطقه و هدف تولید می تواند متفاوت باشد. در ایران، در مناطقی با زمستان معتدل مثل خوزستان و شمال کشور امکان کشت شبدر برسیم بصورت پائیزه وجود دارد و پس از برداشت گیاهان زراعی بهاره یا تابستانه کشت می شود (Nasiri et al, 2008). نجفی (Najafi, 1997)، در شرایط آب و هوایی دزفول بیشترین عملکرد ماده خشک شبدر برسیم را از کاشت در اواسط مهر تا اواسط آبان ماه برداشت کرد. در مناطق سردسیر ایران این گیاه را می توان در بهار کشت کرد چون به دماهای زیر صفر درجه سانتی گراد تحمل زیادی ندارد. در این مناطق مانند شهرکرد به نظر می رسد بتوان شبدر برسیم را علاوه بر کشت بهاره بعنوان کشت دوم بعد از برداشت غلات و کلزا نیز مورد استفاده قرار داد (Noorbakhshian, 2006). در مناطقی از امریکا شامل مینسوتا، آیوا و ایلی نویز که هدف تولید تابستانه است کشت شبدر برسیم در فروردین تا اواسط اردیبهشت ماه انجام می شود و در مناطقی با زمستان معتدل، کشت این گیاه در فصل پائیز قابل انجام است (Knight,1985 ). حطب و حرب (Hatab and Harb,1994) در مصر شش تاریخ کاشت در طول مهر تا بهمن ماه را بر عملکرد علوفه شبدر برسیم بررسی کردند و حداکثر عملکرد علوفه خشک برداشت شده را تا تاریخ کاشت 24 آبان ماه گزارش کردند.
یکی از عواملی که بر عملکرد و رشد گیاهان زراعی مؤثر می باشد تراکم بوته در سطح مزرعه است که عمدتاً با مقدار مصرف بذر ارتباط مستقیم دارد. مقدار مصرف بذر در گیاهان علوفه ای با توجه به هدف و شرایط تولید متفاوت می باشد. ونکورن و هاولند (Vankeurne and Hoveland, 1985) گزارش کردند که میزان مصرف بذر شبدر در هکتار بستگی به گونه، کشت مخلوط یا تک کشتی این گیاه، روش کاشت، شرایط بستر بذر، منطقه و سایر عوامل دارد و مقادیر بذر شبدر برسیم مصرفی را در مناطق جنوبی فلوریدای امریکا بین 16 تا 22 کیلوگرم در هکتار گزارش کردند. سلیمانی و همکاران (Soleymani et al, 2011)، در بررسی ارقام مختلف شبدر برسیم از نظر تولید علوفه، مقدار 20 کیلوگرم بذر شبدر برسیم را مورد استفاده قرار داد. خدابنده (Khodabandeh, 1997)، در آزمایشی اثر مقادیر بذر و تاریخ کاشت را بر تولید بذر شبدر برسیم ارزیابی کرد و گزارش داد که بیشترین عملکرد علوفه، بذر و ارتفاع بوته از مقدار بذر ١٥ کیلوگرم در هکتار و تاریخ کاشت های زودتر حاصل شد. ارزانی (Arzani, 2000)، با بررسی تأثیر مقادیر بذر و فواصل کاشت بر عملکرد علوفه خشک و بذر شبدر برسیم گزارش داد که در میزان ٢٠ کیلوگرم در هکتار و فاصله خطوط ٤٥ سانتی متر بیشترین عملکرد علوفه تولید شد. نوربخشیان و مرشدی (Noorbakhshian and Morshedi, 2005)، مقادیر 15 تا 55 کیلوگرم بذر شبدر ایرانی را در شرایط آماده سازی زمین و عدم آماده سازی زمین مورد بررسی قرار دادند و گزارش کردند مقدار 35 تا 45 کیلوگرم بذر شبدر ایرانی در شرایط عدم آماده سازی زمین مشروط بر استقرار مطلوب قابل توصیه می باشد. حیدری ارچندی (Hydari Archandi, 2003)، با بررسی مقادیر بذر 10، 20 و30 کیلوگرم در هکتار از ارقام شبدر گزارش کرد که با افزایش میزان مصرف بذر عملکرد ماده خشک علوفه نیز افزایش یافت به طوریکه در میزان 30 کیلوگرم بیشترین عملکرد حاصل شد.
بطور کلی هدف از اجرای این تحقیق، ارزیابی توان تولید علوفه شبدر برسیم در کشت دوم و همچنین تعیین اثر تاریخ کاشت و مقادیر مصرف بذر بر تولید علوفه این گیاه در کشت دوم در منطقه شهرکرد بود.
مواد و روش ها
این تحقیق طی سال های 86-1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهرکرد واقع در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی چهارمحال و بختیاری (شهرکرد) اجرا شد. ویژگی های دمایی منطقه در طی فصل رشد گیاه در جدول 1 درج شده است. در این آزمایش سه تاریخ کاشت شامل 15 و 25 تیرماه و 4 مرداد ماه، به همراه سه میزان بذر شامل 20، 25 و 30 کیلوگرم در هکتار بصورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار مورد بررسی قرار گرفت. تاریخ کاشت در کرت های اصلی و میزان بذر در کرت های فرعی قرار گرفتند. روش کاشت به صورت بدون عملیات آماده سازی زمین بود که بعد از برداشت کلزا و خروج بقایا از مزرعه انجام شد. با توجه به اینکه کلزا در پشته های 60 سانتی متری کشت شده بود کاشت شبدر برسیم بعد از برداشت کلزا در دو طرف این پشته ها انجام شد، ابتدا با استفاده از فوکا شیاری به عمق حدود 3 سانتی متر با فاصله 30 سانتی متری در طرفین پشته ها ایجاد شد سپس بذور در این شیارها کاشته شدند و روی بذور خاک دهی شد. رقم شبدر برسیم مورد استفاده موسوم به تولیدی کرج بود. ابعاد کرت ها 3 (5 ردیف) در 6 متر بود. کرت های آزمایش بر اساس تاریخ کاشت بلافاصله در همان روز آبیاری شد و دور آبیاری بر اساس 7 تا 9 روز یکبار تنظیم شد. علف های هرز در کرتها وجین دستی شدند. قبل از کاشت آزمون خاک مزرعه انجام شد (جدول 1) و حدود دو هفته بعد از سبز شدن هر تاریخ کاشت و بعد از وجین مقدار 50 کیلوگرم در هکتار کود اوره به طریق سرک در یک نوبت در کرت ها مصرف شد . کودهای فسفره و پتاسه به دلیل عدم امکان اختلاط با خاک در شرایط کشت بدون خاک ورزی و حلالیت کم این کودها مصرف نشدند از طرف دیگر کمبود قابل توجه ای از این عناصر در خاک بر اساس تجزیه وجود نداشت (جدول 1). برداشت (فقط یک چین) در 14 مهرماه انجام شد. در هر کرت میزان علوفه تر از 3 پشته میانی با حذف نیم متر از ابتدا و انتهای پشته ها با دست برداشت شد. جهت محاسبه علوفه خشک یک نمونه یک کیلوگرمی از علوفه تر انتخاب شد و سپس داخل آون در دمای 80 درجه سانتی گراد به مدت 72 ساعت خشک شد، بر مبنای علوفه خشک توزین شده از نمونه، مقدار عملکرد علوفه خشک هر تیمار محاسبه گردید. تعداد ساقه در مساحتی معادل یک متر مربع از ردیف های میانی شمارش گردید. ارتفاع بوته (ساقه) در زمان برداشت برای 10 بوته اندازه گیری شد و میانگین ارتفاع در هر کرت گزارش شد. جهت محاسبه درجه روز رشد (Growing Degree Days = GDD) دمای پایه (5 درجه سانتی گرادTb=) از دمای میانگین روزانه کسر گردید و سپس مجموع دماهای محاسبه شده به عنوان GDD از زمان کاشت تا برداشت منظور شدند (Zamanian, 2005)، برای دماهای حداکثر روزانه (Tmax) که بیشتر از 30 درجه سانتی گراد بودند عدد 30 در نظر گرفته شد (معادله 1). تجزیه واریانس ساده برای صفات در هر سال انجام شد و میانگین صفات با آزمون چند دامنه ای دانکن مقایسه شدند. در پایان نتایج دو ساله تجزیه واریانس مرکب شدند.
معادله 1
حدول 1-2----------------
نتایج و بحث
نتایج تجزیه واریانس مرکب بیانگر عدم تفاوت معنی دار بین سال های آزمایش از نظر صفات مورد بررسی می باشد (جدول 4)، عدم تفاوت محسوس در تغییرات دمایی در طول فصل رشد می تواند یکی از دلایل این موضوع باشد (جدول 2). بر اساس نتایج تجزیه واریانس سالانه (جدول 3)، اثر تاریخ کاشت بر عملکرد علوفه تر در سال 1385 و 1386 به ترتیب در سطح پنج و یک درصد معنی دار بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب دو ساله آزمایش (جدول4) نشان داد که اثر تاریخ کاشت بر عملکرد علوفه تر در سطح یک درصد معنی دار گردید و بیشترین میزان عملکرد علوفه تر به طور متوسط با 26/19 تن در هکتار از تاریخ کاشت اول حاصل گردید که با تاریخ کاشت دوم تفاوت معنی داری را نداشت (جدول5). اثر مقادیر بذر بر عملکرد علوفه تر در هر دو سال معنی دار نبود اما بیشترین عملکرد علوفه تر به طور متوسط در طی دو سال با 67/18 تن در هکتار از مصرف میزان بذر 30 کیلو گرم در هکتار حاصل شد (جدول 5).
جدول 3----------
اثر تاریخ کاشت بر عملکرد علوفه خشک در سال 1385 و 1386 به ترتیب در سطح پنج و یک درصد معنی دار بود (جدول3). بر اساس نتایج تجزیه واریانس مرکب اثر تاریخ کاشت بر عملکرد علوفه خشک در سطح یک درصد معنی دار بود (جدول 4) و بیشترین عملکرد علوفه خشک به طور متوسط از تاریخ کاشت اول با 78/4 تن در هکتار حاصل گردید که با تاریخ کاشت دوم تفاوت معنی داری را نشان نداد (جدول5). اثر مقادیر بذر بر عملکرد علوفه خشک در طی دو سال معنی دار نگردید اما بیشترین عملکرد به طور متوسط با 21/4 تن در هکتار از مصرف میزان بذر 30 کیلوگرم در هکتار حاصل شد. با استناد به نتایج چنین استنباط می شود که اثر تاریخ کاشت بر تولید علوفه شبدر برسیم در کشت دوم بیشتر از اثر مقادیر بذر استفاده شده در این تحقیق بود. فرم و همکاران (Frame et al,1976) نیز اثر تاریخ کاشت بر عملکرد علوفه شبدر قرمز را بیشتر از اثر مقادیر مختلف بذر گزارش کرده اند.
بر اساس نتایج دو ساله روند تغییرات عملکرد علوفه خشک به این گونه بود که بیشترین عملکرد از تاریخ کاشت اول حاصل شد و تاریخ های کاشت دوم و سوم به ترتیب در رتبه های بعد از نظر این صفت بودند (جدول5). بالا بودن عملکرد علوفه در تاریخ کاشت اول عمدتا به علت استفاده بیشتر گیاه از فصل رویش و شرایط دمایی مناسب برای رشد می تواند باشد، طول دوره کاشت تا برداشت برای تاریخ کاشت اول برابر با 92 روز از 15 تیر ماه لغایت 14 مهر ماه بود. در حالی که طول دوره رشد برای تاریخ کاشت دوم برابر با 82 روز (از 25 تیر تا 14مهر ماه) و تاریخ کاشت سوم برابر با 72 روز (از 4 مرداد ماه تا 14 مهر ماه) بود (جدول 6). تفاوت طول دوره رشد برای تاریخ کاشت اول با دوم و سوم به ترتیب برابر با 10 و 20 روز بود (جدول 6). همچنین شرایط دمایی محیط برای تاریخ کاشت اول مناسب تر از تاریخ کاشت دوم و سوم بود. مجموع میانگین دمای روز رشد (GDD) از کاشت تا برداشت برای تاریخ کاشت اول به طور متوسط در طی دو سال برابر با 1412 درجه سانتی گراد بود در حالی که این میزان دما برای تاریخ کاشت دوم و سوم به ترتیب برابر با 4/1236 و 8/1062 درجه سانتی گراد بود (جدول 6 ). این تفاوت دمایی می تواند بر رشد بوته ها و تولید ماده خشک علوفه تاثیر گذار باشد و سبب بهبود عملکرد علوفه در تاریخ اول گردیده باشد. هر چند که در مجموع دو سال تفاوت معنی داری از نظر ماده خشک بین تاریخ اول و دوم کاشت مشاهده نشد اما تفاوت عملکرد علوفه خشک این دو تاریخ با تاریخ کاشت سوم کاملا مشهود بود که می تواند به دلیل دوره رشد کمتر و مقداردمای دریافتی کمتر برای تاریخ کاشت سوم باشد. تاثیر طول دوره رشد و دما بر رشد و گلدهی تعدادی از لگوم های علوفه ای توسط اینوسی و همکاران (Innucci et al., 2008) مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج این محققین بیانگر وجود یک حداقل نیاز دمایی برای رشد و گلدهی لگوم ها می باشد.
در طی دو سال اجرای این آزمایش با افزایش میزان بذر عملکرد علوفه خشک نیز افزایش داشت هرچند که بین سطوح مختلف تفاوت معنی داری مشاهده نشد (جدول 5). نتایج مشابه پیرامون عدم تفاوت معنی دار بین مقادیر مصرف بذر از نظر عملکرد علوفه برای شبدر ایرانی(Noorbakhshian and Morshedi, 2005)، شبدر برسیم و شبدر شیرین(Meyer and Norby,1994) گزارش شده است. این موضوع می تواند به دلیل نقش جبران کنندگی اجزا عملکرد علوفه باشد. از اجزا عملکرد گیاهان علوفه ای می توان به تعداد ساقه در واحد سطح، ارتفاع بوته و وزن تک ساقه اشاره داشت (Volence et al, 1987 و Zamanian et al, 2000). تعداد ساقه هرچند که در میزان بذر 30 کیلوگرم در هکتار بیشترین میزان را داشت اما کمترین ارتفاع نیز در این میزان بذر حاصل شد در مقابل در میزان بذر 20 کیلوگرم تعداد ساقه در مقایسه با دو تیمار دیگر کمتر بود اما ارتفاع بوته بیشتر بود (جدول 5). به نظر می رسد در تراکم های مختلف بذر شبدر برسیم در این تحقیق نقش جبران کنندگی اجزا عملکرد سبب ایجاد تعادل در تولید علوفه این گیاه گردید. نقش جبران کنندگی اجزا عملکرد علوفه در مورد یونجه نیز مورد بحث قرار گرفته است (Liveras et al, 2008).
جدوال 4-6-------------------
تغییرات ارتفاع بوته در هر دو سال روند مشابه داشت و بیشترین ارتفاع بوته از تاریخ کاشت اول با متوسط 6/43 سانتی متر حاصل شد که با دو تاریخ دیگر تفاوت معنی داری را نشان داد. کمترین ارتفاع بوته از تاریخ کاشت سوم با 7/25 سانتی متر حاصل گردید (جدول 5). ارتفاع بیشتر بوته در تاریخ کاشت اول عمدتا بدلیل فرصت زمانی بیشتر و دامنه دمایی مناسب برای رویش بوته ها می تواند باشد. در بین مقادیر بذر تفاوت معنی داری بین مقدار 20 و 25 کیلوگرم از نظر ارتفاع بوته مشاهده نشد هرچند که بیشترین ارتفاع بوته بطور متوسط با 4/37 سانتی متر از مقدار 20 کیلو گرم بذر در هکتار بدست آمد. به نظر می رسد در این تحقیق مقادیر بذر اثر کمتری بر ارتفاع بوته در مقایسه با تاریخ کاشت داشتند. زمانیان و اسدی (Zamanian and Asadi, 2005)، در خصوص تاثیر تاریخ کاشت و مقادیر بذر بر ارتفاع بوته شبدر ایرانی نیز نتایج مشابه گزارش کردند به طوریکه در تاریخ کاشت های دیرتر کمترین ارتفاع بوته حاصل شد اما بین مقادیر بذر 10 تا 20 کیلوگرم تفاوتی از نظر ارتفاع بوته مشاهده نشد. ولنس و همکاران (Volence et al, 1987)، اظهار داشته اند که با افزایش تراکم یونجه فاصله میانگره های ساقه افزایش نشان داد اما تعداد گره کاهش داشت و در نتیجه تغییر زیادی در ارتفاع بوته به دلیل تراکم حاصل نشد.
روند تغییرات تعداد ساقه در طی دو سال در تاریخ های کاشت تفاوت معنی داری را نشان نداد و دامنه تغییرات تعداد ساقه در متر مربع از 330 تا 365 در سه تاریخ کاشت بود (جدول 5 ). اثر مقادیر بذر بر تعداد ساقه معنی دار بود و بیشترین تعداد ساقه بطور متوسط با 405 عدد در متر مربع از مصرف 30 کیلوگرم بذر حاصل شد و کمترین آن با 304 عدد از مصرف 20 کیلو گرم بذر در طی دو سال بدست آمد. بالا بودن تعداد ساقه در مقدار 30 کیلو گرم بذر عمدتا به دلیل مصرف بیشتر بذر می باشد. نتایج مشابه در خصوص افزایش تعداد ساقه در مقادیر بیشتر بذر برای شبدر ایرانی(Noorbakhshian and Morshedi, 2005) گزارش شده است.
نتایج این تحقیق علاوه بر اینکه نشان دهنده تاثیر تاریخ کاشت و مقادیر بذر بر روند تولید علوفه شبدر برسیم بود، بیانگر استفاده از شبدر برسیم در کشت دوم در منطقه شهرکرد نیز بود. این نتایج دلالت بر توان تولید یک چین علوفه شبدر برسیم بعد از برداشت کلزا یا حتی جو در منطقه دارد و می توان از این گیاه در تناوب به نحو مطلوب بهره برد. در این مناطق کلزا معمولا در نیمه اول تیر ماه قابل برداشت است لذا می توان شبدر برسیم را در اواسط تا اواخر تیرماه کشت کرد. در این شرایط نیازی به خاک ورزی و آماده سازی زمین نیست و می توان یک چین علوفه با کمیت و کیفیت مناسب از این گیاه را در اوایل مهرماه برداشت کرد. چنانچه شبدر برسیم در هفته اول یا دهه اول مهر برداشت شود می توان در اواسط تا اواخر مهرماه مبادرت به آماده سازی زمین کرد و در اواخر مهرماه یا اوایل آبان کشت گندم انجام پذیرد. در این شرایط در طول دو سال زراعی از سه گیاه : کلزا، شبدر برسیم و گندم در تناوب می توان استفاده کرد که در مقایسه با تناوب کلزا – گندم، کارآیی استفاده از زمین و امکانات مزرعه افزایش می یابد و می توان انتظار افزایش تولید، بهبود حاصلخیزی خاک و کنترل علف های هرز را داشت. نصیری و همکاران (Nasiri et al, 2008)، از گیاه شبدر برسیم جهت کشت دوم بعد از برداشت برنج استفاده کردند و گزارش دادند که تناوب برنج- شبدر برسیم – برنج برای اراضی کشت برنج در شمال ایران قابل توصیه است. برک و همکاران (Burk et al, 1998)، اظهار داشتند که الگوی کشت گندم زمستانه بعد از لگوم ها مانند شبدر سفید سبب کاهش مصرف نهاده ها در تولید گندم می گردد، همچنین از هدر روی عناصر در خاک جلوگیری می کند و فعالیت بیولوژیکی خاک را افزایش می دهد و این الگوی کشت را به عنوان یک سیستم تولید با مصرف نهاده کم در تولید غلات قلمداد کردند. میزان نیتروژن برگشتی به خاک به واسطه تثبیت و بقایای شبدر برسیم متفاوت گزارش شده است به عنوان نمونه مقادیر حدود 60 تا 70 کیلوگرم در هکتار توسط(Knight,1985 و Wescot et al, 1995) گزارش شده است. نتایج مشابه پیرامون مزیت کشت دوم و استفاده از لگوم ها قبل از کشت اصلی نیز گزارش شده است ( Heggenstaller et al, 2008 و Rodelas et al, 2004).
بطورکلی با استناد به نتایج این تحقیق، تاریخ کاشت 15و 25 تیرماه از نظر تولید علوفه شبدر برسیم در مقایسه با تاریخ 4 مرداد ماه برتر بود. این موضوع به دلیل استفاده بهتر از فصل رویش و شرایط دمایی مناسب می تواند باشد. بین مقادیر بذر از نظر علوفه خشک تفاوت معنی داری نبود اما به نظر می رسد استفاده از مقادیر 25 تا 30 کیلوگرم بذر در هکتار، تولید علوفه خشک مطمئن تری را در مقایسه با 20 کیلوگرم بذر داشته باشد. نتایج همچنین دلالت بر امکان استفاده از شبدر برسیم در قالب کشت دوم بعد از برداشت کلزا در منطقه مورد بررسی و مناطق مشابه اقلیمی دارد. در این مناطق در طول دو سال می توان از تناوب کلزا- شبدر برسیم - گندم استفاده کرد که در مقایسه با تناوب کلزا – گندم، افزایش کارآیی تولید و بهبود حاصلخیزی خاک را سبب می شود.
سپاسگذاری
از کارکنان محترم بخش تحقیقات ذرت و گیاهان علوفه ای موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر و مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شهرکرد که در اجرای این پروژه همکاری داشتند تقدیر و تشکر بعمل می آید.