نویسندگان
1 دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس
2 استاد دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
در سالهای اخیر، در کشور ما استفاده بیرویه از کودهای شیمیایی و عدم توجه به اهمیت و اثرات مثبت مواد آلی در بهبود حاصلخیزی خاکهای زراعی، باعث افزایش مصرف کودهای شیمیایی، آلودگیهای محیطی و صدمات اکولوژیکی شده است (Montazeri and malekoti, 2003). این امر موجب کاهش کیفیت تولیدات کشاورزی و از بین رفتن منابع تجدیدناپذیر (تولیدکننده کودهای شیمیایی) شده است، بنابراین برای کاهش این خطرات باید از نهادههایی استفاده کرد که علاوه بر افزایش قابلیت دسترسی به عناصر غذایی، بهبود شرایط فیزیکی و میکروبی خاک را نیز بهدنبال داشته باشد (Renato, Ferreira, Cruz and Barbosa, 2003). یکی از این نهادهها استفاده از کودهای آلی در تلفیق با کودهای شیمیایی است. کود زئوپونیکس از جمله کودهای آلی بوده که از بستر مرغداریها جمعآوری شده تا علاوه بر مصرف فضولات تولید شده در مرغداریها از فواید این فضولات در بخش کشاورزی نیز استفاده گردد. کودهای زیستی از یک یا چند نوع میکروارگانیزم مفید به همراه مواد نگهدارنده و یا فرآوردههای متابولیک آنها ساخته شده است که با هدف تامین عناصر غذایی گیاهان و بهبود حاصلخیزی خاک در سیستم کشاورزی پایدار استفاده میشوند (Vessey, 2003). با مصرف کودهای آلی، شیمیایی و زیستی به صورت تلفیقی شرایط مناسب و ایدهآل برای رشد گیاه فراهم میشود.کودهای آلی با تولید هوموس عوارض نامطلوب کودهای شیمیایی را کاهش داده و کارایی مصرف کود را افزایش میدهند و کودهای زیستی با افزایش فعالیت باکتریهای افزایش دهنده رشد گیاه، تأثیر کودهای آلی و شیمیایی را در تولیدات کشاورزی افزایش میدهند (Shata, Mahmoud and Siam, 2007).
در مطالعه 6 سطح کود مرغی (صفر، 4، 6، 8، 10 و 12 تن در هکتار) مشخص گردید که بیشترین عملکرد دانه (11/5 تن در هکتار)، عملکرد بیولوژیک (2/22 تن در هکتار) و ضریب برداشت (1/23) از تیمار 12 تن در هکتار کود مرغی بهدست آمد (Farhad, Saleem, Cheema and Hammad, 2009). یافتههای آبوسوار و الزیلال (Abusuwar and El Zilal, 2010) بر افزایش عملکرد علوفه تازه سورگوم به میزان 138 درصد و عملکرد ماده خشک تا 200 درصد در اثر کاربرد کود مرغی نسبت به شاهد تأکید دارد. در مطالعهای خالیک و همکاران (Khaliq, Mahmood, Kamal and masood, 2004) با بررسی مقادیر مختلف کود آلی، شیمیایی و تلفیقی روی ذرت دریافتند که در سیستم تلفیقی بیشترین عملکرد دانه (98/5 تن در هکتار) و شاخص برداشت (06/26 درصد) بهدست آمد. غلامی و همکاران (Gholami, Shahsavari and Nezarat, 2009) در مطالعهای با تلقیح بذور ذرت با چهار سویه آزوسپیریلوم و دو سویه سودوموناس گزارش دادند که وزن هزار دانه و تعداد دانه در بلال در تیمار تلقیح شده نسبت به تیمار شاهد (عدم تلقیح) افزایش یافت. محققان در مطالعهای افزایش 15 درصدی عملکرد دانه بذور تلقیح شده ذرت را با سویهای از باکتری باسیلوس و سودوموناس گزارش دادند (Koliai, Akbari, Armandpishe and Tarighalesalem, 2012). هدف از انجام این تحقیق بررسی ترکیب سطوح کودی مختلف و کود زیستی بر صفات مورفولوژیک و عملکرد دانه ذرت هیبرید سینگلکراس 704 و همچنین کاهش کاربرد کودهای شیمیایی با تأکید بر کشاورزی پایدار میباشد.
مواد و روشها
این آزمایش در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار به اجرا در آمد. فاکتورهای آزمایش شامل: عامل کودی (تیمار اصلی) در 5 سطح A1 (8 تن در هکتار کود آلی)، A2 (6 تن در هکتار کود آلی و 100 کیلوگرم در هکتار اوره)، A3(4 تن در هکتار کود آلی و 200 کیلوگرم در هکتار اوره)، A4 (2 تن در هکتار کود آلی و 300 کیلوگرم در هکتار اوره) و A5 (400 کیلوگرم در هکتار کود اوره) و کود زیستی (تیمار فرعی) شامل دو سطح B1 (تلقیح بذر با باکتریهای آزادزی تثبیت کننده نیتروژن) وB2 (عدم تلقیح بذر) بود (منظور از کود آلی، کود مرغی همراه با زئولیت به فرم تجاری معروف به زئوپونیکس میباشد که از بستر مرغداریها جمعآوری گردید؛ همچنین میزان نیتروژن مصرفی بر اساس نیاز گیاه انتخاب و مصرف گردید). کود زیستی بهصورت مایه تلقیح مایع به میزان یک لیتر به ازای 30 کیلوگرم بذر در هکتار بود که هر گرم مایه تلقیح مایع حاوی 108 عدد باکتری زنده و فعال از جنس ازتوباکترکروئوکوکوم، ازتوباکتر آجیلیس، آزوسپیریلیومبرازیلنس و آزوسپیریلیوم لیپوفروم بوده که از شرکت فنآوری زیستی مهرآسیا تهیه شد. کود آلی مورد استفاده زئوپونیکس جمع آوری شده از بستر مرغداریها بود، که قبل از کاشت توسط نیروی کارگری با خاک کرتها مخلوط گردید. نتایج آنالیز خاک محل آزمایش (جدول 1) و کود آلی مورد استفاده (جدول 2) در زیر ذکر شده است. بذرها قبل از کاشت با مایه محتوی باکتری تلقیح شدند. کرتهایی به ابعاد 6/12 مترمربع و با 6 خط کاشت به فاصله 60 سانتیمتر، تهیه گردید و بذور ذرت هیبرید سینگلکراس 704 که هیبریدی دیررس میباشد با فاصله20 سانتیمتر از هم، روی ردیفهای کاشت در عمق 5-3 سانتیمتری در نیمه اول خرداد ماه بهصورت هیرم کاری با دست کشت گردیدند. قطر ساقه با دستگاه کولیس، شاخص سطح برگ با دستگاه Leaf area meter، شدت رنگ سبز برگ بلال و پرچم با دستگاه Spad اندازهگیری شد. از هر واحد آزمایشی مساحتی برابر دو متر مربع با رعایت حاشیه از خط شماره 2 ،3، 4 و 5 به منظور بررسی عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک برداشت گردید. آنالیز دادهها با نرم افزار SAS انجام شد و میانگینها با آزمون چنددامنهای دانکن در سطح احتمال 5 درصد مقایسه شدند.
جدول 1- خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک محل آزمایش از عمق 30-0 سانتیمتری. |
|
||||||||||
فسفر قابل دسترس (ppm) |
پتاسیم قابل دسترس (ppm) |
هدایت الکتریکی (متر/دسی زیمنس) |
اسیدیته |
آهک (درصد) |
کربن آلی (درصد) |
نیتروژن کل (درصد) |
رس (درصد) |
لای (درصد) |
ماسه (درصد) |
بافت |
|
22 |
245 |
42/1 |
74/7 |
16/7 |
83/0 |
08/0 |
9 |
12 |
79 |
لوم-شنی |
|
جدول 2- خصوصیات کود آلی (زئوپونیکس) مورد استفاده. |
|
||||||||||
نیتروژن (درصد) |
فسفر (درصد) |
پتاسیم (درصد) |
گوگرد (درصد) |
کلسیم (p.p.m) |
منیزیم (p.p.m) |
آهن (p.p.m) |
روی (p.p.m) |
مس (p.p.m) |
منگنز (p.p.m) |
بر (p.p.m) |
|
26/2 |
05/1 |
9/0 |
39/0 |
25/2 |
16/0 |
850 |
8/160 |
05/40 |
2/225 |
45/19 |
|
نتایج و بحث
1- شاخص سطح برگ
بر اساس جدول تجزیه واریانس اثر سطوح مختلف کودی و کود زیستی بر شاخص سطح برگ معنیدار بود (جدول 3). احتمالاً تأمین تلفیقی عناصر غذایی مورد نیاز گیاه و توسعه بیشتر سیستم ریشهای گیاه جهت جذب عناصر غذایی و همچنین اصلاح حاصلخیزی خاک باعث شده که شاخص سطح برگ در سطوح کودی تلفیقی بیشتر از سطوح کودی آلی و شیمیایی باشد. افزایش سطح برگ با کاربرد تلفیقی کود مرغی و کود شیمیایی توسط محققین دیگر نیز گزارش شده است (Agyenim boating et al, 2006).
همچنین نتایج نشان داد که شاخص سطح برگ در تیمار تلقیح یافته با کود زیستی نسبت به تیمار شاهد (عدم تلقیح) به میزان 4/52 درصد افزایش یافته است (جدول 4). از جمله دلایل افزایش سطح برگ در تیمار تلقیح شده با کود زیستی میتوان به تولید انواع متابولیتهای مؤثر در رشد گیاه مانند هورمونهای محرک رشد بهعنوان عوامل افزاینده رشد گیاه و همچنین گسترش سطح ریشه در اثر فعالیت باکتریها و بهدنبال آن افزایش جذب عناصر غذایی توسط ریشه گیاه از نقاط دورتر و عمیقتر از سطح ریشه، اشاره کرد (Hamidi, 2006).
2- قطر ساقه
قطر ساقه معیاری از رشد رویشی است و در استحکام و مقاومت گیاه به عوامل نامساعد محیطی و همچنین انتقال مواد ذخیره شده به دانه نقش مهمی دارد. بر اساس تجزیه واریانس (جدول 3) قطر ساقه تحت تأثیر سطوح مختلف کودی و کود زیستی قرار گرفت. بر اساس جدول مقایسه میانگین (جدول 4) بیشترین قطر ساقه (6/29 میلیمتر) در سطح کودی A3 و کمترین قطر ساقه (4/26 میلیمتر) در سطح کودی A1بهدست آمد. دسترسی بهتر به مواد غذایی و همچنین وجود ماده آلی در سطح کودی A3 موجب فراهم شدن شرایط
جدول 3- تجزیه واریانس میانگین مربعات صفات مورفولوژیک و عملکرد دانه ذرت تحت سطوح مختلف کودی و کود زیستی.
منبع تغییرات |
درجه آزادی |
شاخص سطح برگ |
قطر ساقه |
شدت رنگ سبز برگ بلال |
شدت رنگ سبز برگ پرچم |
عملکرد دانه |
عملکرد بیولوژیک |
شاخص برداشت |
تکرار |
2 |
14/1ns |
57/0ns |
92/0ns |
80/0ns |
82/0 ns |
28/0 ns |
76/2 ns |
کود زیستی |
1 |
20/30 ** |
40/68 ** |
30/267 ** |
50/271 ** |
00/21 ** |
42/39 ** |
82/38 * |
سطوح مختلف کودی |
4 |
40/5 ** |
84/17 ** |
50/58 ** |
00/108 ** |
80/4 * |
55/6 * |
43/38 ** |
کود زیستی×سطوح مختلف کودی |
4 |
10/0ns |
91/0ns |
90/1ns |
10/5ns |
51/0 ns |
12/0 ns |
37/18 * |
خطای آزمایشی |
18 |
80/0 |
75/1 |
23/2 |
07/2 |
26/1 |
29/1 |
24/2 |
C.V. |
|
87/11 |
36/6 |
13/4 |
47/4 |
11/14 |
16/6 |
21/5 |
، * و ** به ترتیب غیر معنیدار، معنیدار در سطح احتمال 5 درصد و1 درصدns
جدول 4- مقایسه میانگین صفات مورفولوژیک و عملکرد دانه ذرت تحت تأثیر سطوح مختلف کودی و کود زیستی.
تیمار |
سطوح تیمار |
شاخص سطح برگ |
قطر ساقه (میلیمتر) |
شدت رنگ سبز برگ بلال (spad) |
شدت رنگ سبز برگ پرچم(spad) |
عملکرد دانه (هکتار/تن) |
عملکرد بیولوژیک (هکتار/تن) |
شاخص برداشت (درصد) |
کود زیستی |
B1 |
a 75/7 |
a 03/29 |
a 05/57 |
a 29/49 |
a78 /9 |
a14/22 |
a 10/44 |
B2 |
b 74/5 |
b 01/26 |
b 08/51 |
b 28/43 |
b11/8 |
b84/19 |
b82/41 |
|
|
A1 |
45/5 b |
06/25 b |
74/49 c |
55/39 c |
81/7 c |
76/19 c |
05/40 b |
سطوح مختلف کودی |
A2 |
59/6 ab |
68/27 ab |
35/55 bc |
58/46 b |
08/9 abc |
04/21 abc |
07/43 ab |
A3 |
77/7 a |
60/29 a |
17/58 a |
52/50 a |
00/10 a |
68/21 ab |
72/46 a |
|
A4 |
58/7 a |
50/28 a |
75/55 ab |
14/49 ab |
53/9 ab |
30/22 a |
60/43 ab |
|
A5 |
35/6 ab |
76/26 ab |
19/53 bc |
64/45 b |
30/8 bc |
17/20 bc |
36/41 b |
سطوح مختلف کودی = A1(8 تن در هکتار کود آلی،)، A2 (6 تن در هکتار کود آلی و 46 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص)، A3(4 تن در هکتار کود آلی و 92 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص)، A4(2 تن در هکتار کود آلی و 138 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص) و A5 (184 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص) و B1 (بذور تلقیح شده) وB2 (بذور تلقیح نشده).
مناسبتری برای انجام فتوسنتز و تخصیص ماده فتوسنتزی بیشتری به ساقه شده و بهدنبال آن قطر ساقه نیز افزایش یافته است. نتایج بهدست آمده با اظهارات فلاح (Fallah, 2006) مطابقت دارد.
همچنین قطر ساقه در تیمار تلقیح شده با کود زیستی به میزان 12 درصد نسبت به تیمار شاهد (عدم تلقیح) افزایش نشان داد (جدول 4). احتمالاً باکتریهای افزاینده رشد با تولید هورمونهای تحریککننده رشد گیاه بهویژه جیبرلین و اکسین موجب افزایش رشد تقسیمات سلولی شده و بهدنبال آن افزایش قطر ساقه نیز قابل توجیه میگردد. محققان افزایش 1/38 درصدی قطر ساقه در اثر تلقیح بذر با آزوسپیریلوم و ازوتوباکتر را گزارش کردند (Naserirad, Soleymanifard and Naseri, 2011).
3- شدت رنگ سبز برگ بلال و برگ پرچم
با توجه به یافتههای بهدست آمده تأثیر سطوح مختلف کودی و کود زیستی بر میزان شدت رنگ سبز برگ معنیدار بود (جدول 3). بر اساس جدول مقایسه میانگین (جدول 4) سطح کودی A3 به ترتیب با Spad 17/58 و 52/50 دارای بیشترین میزان شدت رنگ سبز برگ بلال و پرچم بود. با افزایش میزان کود آلی در ترکیب با کود شیمیایی در سطوح کودی تلفیقی میزان کلروفیل بهدلیل افزایش عناصر غذایی موثر در کلروفیلسازی مانند نیتروژن، آهن و منیزیم افزایش یافته و بهدنبال آن میزان شدت رنگ سبز برگ نیز در سطح کودی تلفیقی بالا رفته است. نتایج مشابهی با یافتههای بهدست آمده گزارش شده است (Majidian, 2008). نتایج مقایسه میانگینها بیانگر افزایش 6/11 و 8/13 درصدی میزان شدت رنگ سبز برگ بلال و برگ پرچم در تیمار تلقیح شده با کود زیستی نسبت به تیمار شاهد (عدم تلقیح) میباشد (جدول 4). احتمالاً تأثیر باکتریهای افزاینده رشد بر تثبیت زیستی نیتروژن و همچنین افزایش فراهمی عناصر غذایی مانند فسفر، گوگرد و پتاسیم و تولید ترکیبات سیدروفور (کلاتکننده آهن) در اثر فعالیت این میکروارگانیسمها دلیل این امر میباشد. با افزایش عناصر غذایی موجود در خاک و جذب آنها توسط گیاه، رشد قسمتهای رویشی گیاه بهبود یافته و در نتیجه آن میزان جذب نور و بهدنبال آن میزان کلروفیل برگ بلال نیز افزایش یافته است. سایر محققان افزایش 40 درصدی میزان کلروفیل برگ بلال را در اثر کاربرد ازوتوباکتر برازیلنس گزارش کردند (Swedrzynska and Sawicha, 2000).
بررسی نتایج تجزیه واریانس بیانگر آن است که سطوح مختلف کودی و کود زیستی بهطور جداگانه اثر معنیداری بر عملکرد دانه داشتند (جدول 3). مقایسه میانگین عملکرد دانه در سطوح مختلف کودی نشان میدهد که عملکرد سطوح کودی تلفیقی از سطوح کودی آلی و شیمیایی بیشتر بوده و در بین تیمارهای سطوح کودی تلفیقی نیز تیمار A3 با میانگین عملکرد 10 تن در هکتار و با اختلاف 28 درصدی نسبت به پایینترین میزان عملکرد، بیشترین عملکرد را داشته است (جدول 4). پایینترین عملکرد دانه به میزان 81/7 تن در هکتار مربوط به سطح کودی A1 میباشد.
از جمله دلایل آن میتوان به مطابقت بیشتر بین نیتروژن قابل دسترس خاک با نیازهای گیاه در سطوح تلفیقی اشاره کرد (Mooleki, Schoemau, Charles and Gwen, 2004). بهطوریکه در اوایل رشد که نیاز غذایی کم است میزان نیتروژن معدنی آنها کمتر از کود شیمیایی است، ولی در مراحل رشد زایشی به علت تداوم فرآیند معدنی شدن، جذب تا مدت زمان طولانیتری ادامه پیدا میکند. همچنین افزایش فعالیتهای میکروبی و آنزیمی و آزادسازی عناصر غذایی موجود در کلوئیدهای خاک و بهدنبال آن بهبود رشد رویشی و توسعه بیشتر سطح برگ جهت تولید و انتقال مواد فتوسنتزی بیشتر به دانه از جمله دلایل افزایش عملکرد در سطوح کودی تلفیقی میباشد (Basu, Bhadoria and Mahapatra, 2008., Gryndler, Sudova and Rydlova, 2008).
بررسی جدول مقایسه میانگینها افزایش 20 درصدی عملکرد دانه بذور تلقیح شده با کود زیستی نسبت به دانه بذور تلقیح نشده (شاهد) را نشان میدهد (جدول 4)، این افزایش احتمالاً ناشی از وجود جمعیتهای میکروبی در خاک یا ریزوسفر است، که بهوسیله ایجاد چرخه مواد غذایی و قابل دسترس ساختن آن، افزایش حفظ سلامتی ریشه در طول دوره رشد در رقابت با پاتوژنهای ریشه و افزایش جذب مواد غذایی باعث رشد گیاه میشوند (Roesty, Gaur and Johri, 2006). ترشح مواد تنظیم کننده رشد مانند اکسینها، جیبرلینها و سیتوکینینها توسط باکتریها بهدلیل همیاری آنها با ریشه ذرت مهمترین سازوکار برای افزایش عملکرد دانه ذرت گزارش شده است. بر اساس گزارش محققان عملکرد دانه در اثر کاربرد کود زیستی (9/7 تن در هکتار) نسبت به تیمار شاهد (41/6 تن در هکتار) به میزان 2/23 درصد افزایش یافته است (Mohamed, Sawsan and Dalia, 2008).
جدول تجزیه واریانس (جدول 3) بیانگر تأثیر معنیدار سطوح مختلف کودی و همچنین کود زیستی بر عملکرد بیولوژیک میباشد. بر اساس جدول مقایسه میانگین (جدول 4) بیشترین میزان ماده خشک تولید شده به میزان 30/22 تن در هکتار مربوط به سطح کودی A4 بود که اختلاف آن با سطح کودی A1 و A5 به ترتیب 8/12 و 5/10 درصد بود. در سطوح کودی تلفیقی، وجود کود نیتروژنی در مراحل اولیه رشد باعث افزایش رشد رویشی شده است و همچنین در مراحل بعدی آزادسازی نیتروژن و دیگر عناصر غذایی از کود آلی نیز موجب بهبود رشد زایشی گیاه و در نتیجه افزایش عملکرد دانه گردیده است. در نتیجه در تیماری که عناصر غذایی مورد نیاز در طی طول رشد به صورت مطلوبی تأمین شده میزان عملکرد بیولوژیک آن نیز بالاتر بوده است. بر اساس جدول مقایسه میانگینها بذور تلقیح شده عملکرد بیولوژیک بالاتر و همچنین اختلاف 5/11 درصدی نسبت به تیمار شاهد (عدم تلقیح) دارند (جدول 4)، که تخصیص ماده خشک بیشتر به بوته، افزایش سیستم توسعه ریشه، افزایش رشد رویشی و در نتیجه امکان بهرهبرداری بهتر از نور و فتوسنتز میتواند دلیل آن باشد. نتایج مشابهی با یافتههای بدست آمده، توسط (Amirabadi, Rajali, Ardakani and borji, 2009) گزارش شده است.
شاخص برداشت نسبتی از عملکرد بیولوژیک است که عملکرد اقتصادی را تشکیل میدهد و با افزایش تسهیم ماده خشک برای عملکرد اقتصادی، شاخص برداشت افزایش مییابد. نتایج بهدست آمده نشان داد که تفاوت بین سطوح مختلف کودی و کود زیستی بر شاخص برداشت معنیدار بوده است (جدول 3). بیشترین شاخص برداشت به میزان 72/46 درصد مربوط به سطح کودی A3 و کمترین میزان شاخص برداشت به میزان 05/40 درصد مربوط به سطح کودی A1 بود (جدول 4). در سطح کودی A5 ، عناصر غذایی بهویژه نیتروژن در مرحله رشد رویشی مصرف شده و گیاه در مراحل بعدی به تدریج با کمبود آنها روبرو میگردد. در سطح کودی A1 ، مواد غذایی مورد نیاز گیاه بایستی در اثر معدنی شدن کود فراهم گردد، که بهنظر میرسد بهعلت عدم توسعه ریشهها و سرعت کم معدنی شدن در مراحل اولیه رشد دسترسی به عناصر غذایی محدود بوده و با پیشرفت رشد این محدودیت کاهش یافته است. با این حال در سطوح کودی تلفیقی کود شیمیایی مصرف شده علاوه بر بهبود رشد اولیه گیاه، معدنی شدن کود آلی را نیز تسریع میکند. همچنین کود آلی تا مراحل پایانی رشد عناصر غذایی را برای گیاه فراهم نموده و در نتیجه عملکرد و شاخص برداشت را به بالاترین سطح ارتقاء میدهد (Cheema et al, 2010). با توجه به مقایسه میانگینها شاخص برداشت در تیمار تلقیح شده با کود زیستی در مقایسه با تیمار تلقیح نشده (شاهد) به میزان 45/5 درصد افزایش یافت(جدول 4). افزایش شاخص برداشت تحت تأثیر کاربرد کود زیستی با توجه به اثر افزاینده آنها بر رشد رویشی و زایشی توجیهپذیر است. بنابراین میتوان بیان داشت که باکتریها با تأثیر بر تسهیم وزن خشک بوته و تخصیص ماده خشک بیشتر به دانه سبب افزایش شاخص برداشت شدهاند. محققان گزارش دادند که با کاربرد باکتریهای ازتوباکتر و آزوسپیریلوم شاخص برداشت به میزان 1/5 درصد نسبت به تیمار شاهد (عدم تلقیح) افزایش یافته است (Sani, Lyaghati, ghoshchi, and Karvar, 2007).
نتیجهگیری کلی
نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که بیشترین صفات مورفولوژیک، عملکرد دانه، شاخص برداشت در سطح کودی A3 بهدست آمد. همچنین در تیمار تلقیح شده با کود زیستی نیز همه صفات اندازهگیری شده نسبت به تیمار شاهد (عدم تلقیح) بیشتر بود. با توجه به یافتههای بهدست آمده سطح کودی A3 مناسبترین تیمار قابل توصیه میباشد. بهطورکلی میتوان نتیجه گرفت که کاربرد کودهای زیستی و مدیریت تغذیه تلفیقی از جمله روشهای مؤثر برای بهبود تولیدات کمی و کیفی گیاهان زراعی بوده که با کاهش مصرف کودهای شیمیایی، موجب کاهش آلودگی منابع آب و خاک شده و شرایط فیزیکی و شیمیایی خاک را نیز بهبود میبخشد.