Document Type : Research Paper
Author
Islamic Azad University
Abstract
مقدمه
در بسیاری از مطالعات گیاهی اثر شوری بر رشد ریشه گیاه به غلظت نمک بستگی دارد، بعضی از غلطتها میتواند رشد ریشهها را تحریک کند ولی غالبا" موجب کاهش رشد ریشه میشود (هاری و همکاران، 1995). در گیاهان حساس به شوری نظیر برنج رشد ساقه و ریشه بشکل دائم کاهش مییابد و این وضعیت در خلال ساعاتی از آغاز تنش شوری بروز میکند، این اثر بستگی به غلظت سدیم در بافتهای در حال رشد ندارد و بیشتر در پاسخ به اسمولاریته محلول خارجی صورت میگیرد. مقیاس زمانی که طی آن خسارت ویژه سدیم آشکار میگردد بستگی به نرخ تجمع سدیم در برگها و همینطور توانایی گیاه در جداسازی آن دارند. مرادی (2002) نشان داد که از نظر کاهش تولید ماده خشک تحت تنش شوری، اختلاف معنیداری بین ارقام برنج وجود دارد.
در گیاهان حساس به شوری مثل برنج، حتی سطوح کم شوری خارجی 50 میلیمول میتواند منجر به تجمع مقادیر بسیار بالا و خسارت نمک در اپوپلاست برگ شود که این امر به خاطر کنترل ضعیف ورود کلرید سدیم به داخل مسیر تعرق میباشد (فلورز،1991). گیاه برنج تقریبا" همان میزان کلرید سدیم از ریشه به تاج منتقل میکند که شورزیها منتقل میکنند، ولی بر خلاف آنها، گیاه برنج فاقد قدرت مدیریت نمک رسیده به برگها میباشد (یو، 1986و یو، 1977) زیرا در برنج بدلیل وجود نشت آندودرمی امکان نفوذ سدیم و راه یافتن آن به اندامهای هوایی بسیار بالا است، بطوریکه بر اساس برآورد صورت گرفته نفوذ سدیم از این مسیر در برنج نسبت به گندم 10 برابر است (گارسیا،1997). آزمایشهای به گزینی ارقام برنج در مقابل شوری نشان داد که ارقام دارای سرعت رشد ژنتیکی زیاد تحمل به شوری بیشتری از ارقام دارای سرعت رشد کم از خود نشان دادند (یو، 1986و یو، 1977). همچنین مطالعات روی واریتههای برنج با مقاومتهای مختلف به شوری خاک نشان داد که غلظت بالای سدیم در واریتههای حساس بیشتر نسبت به متتحمل بیشتر است (شانون و همکاران، 1998). بعلاوه در واریته مقاوم اصولا" سدیم در برگهای پیرتر تجمع مییابد و این برگها در اثر تجمع نمک از بین میروند، و گیاه برای حفظ سطح فتوسنتز کننده و رشد به تولید برگهای جدید ادامه میدهد و تجمع نمک را در نقاط رشد شدیدا" کنترل میکند (شانون و همکاران، 1998). بر اساس تحقیقات بسیارس از پزوهشگران، شوری مقدار کلروفیل گیاه را کاهش میدهد (گارگ و گارگ، 1980). گارک و لاهیری (1986) مشاهده کردند که شوری معمولا" مقدار کلروفیل تعدادی از گیاهان مناطق خشک مانند ارزن مرواریدی، کرچک، گندم و خردل هندی را کاهش داده است. بر اساس مطالعهای دیگر بر روی دو رقم برنج محتوای کلروفیل و کاروتنوئیدها در اثر شوری در 15 روزگی کاهش یافت که بیانگر اثر نمک در به تأخیر انداختن سنتز و یا تسریع در تجزیه رنگدانه بوده و در مرحله رشدی 25 روزگی محتوای رنگدانه تحت تیمار NaCl در هر دو رقم افزایش یافت (میزرا و همکاران، 1997). میزان تجمع سدیمی که موجب تجزیه کلروفیل برگ میگردد براساس برخی یافته ها 23 میلیگرم بر گرم وزن خشک میباشد و کمتر از این بر تجزیه کلروفیل بیتأثیر است (دینگکان، 1992). این تخقیق با هدف بررسی اثر شوری بربرخی صفات فیزیولویکی نظیر محتوای کلروفیل و ارتباط آن با توزیع یونیهایی نظیر سدیم و پتاسیم در برگهای مختلف دو رقم حساس و متحمل برنج در مرحلهی گیاهچهای انجام شد.
مواد و روشها
در این آزمایش، 2 رقم ایرانی برنج نسبتا"متحمل (موسی طارم و غریب) به همراه دو لاین خارجی به ترتیب حساس و متحمل IR651 وIR29 (مرادی و همکاران، 2003) از بخش فیزیولوژی پژوهشکده بیوتکنولوژی انتخاب و به صورت آبکشت در محلول غذایی یوشیدا کشت شدند. کاشت.بذور بر اساس روش گریگورو همکاران (1997) انجام شد.
محلول کشت شامل دو سطح شاهد (NaCl= 0) و شوری (EC= 12dsm-1)NaCl= 100mM بود. pH بطور روزانه با KOH و NaOH ، 1/0 نرمال در سطح 5/5 تنظیم شد و محیط کشت هر هفته تعویض میشد. در طول آزمایش، دما در دامنه 3± 25/32 درجه سانتیگراد شب/روز و رطوبت نسبی 70 درصد و شدت نوری معادل 75درصد شرایط طبیعی (900-1600 میکرو مول فتون بر متر مربع در ثانیه) نگهداری شد. زمان اعمال تیمار شوری در مرحله شش برگی به مدت یک هفته بوده است. از این رو به منظور بررسی نحوه توزیع عناصر، شمارهگذاری برگها از بالا به پایین صورت گرفت و نمونه گیری در فواصل زمانی، صفر، 4، 12، 24، 48، 96 و168 ساعت پس از اعمال تیمار از پهنک برگهای 1 و 4 صورت گرفت، برای تعیین میزان تغییرات کلروفبل از یرگ رفرنس (برگ اول) استفاده شد. و بالاخره هدایت روزنه ای توسط porometerبر روی برگ مرجع ارقام مذکور در فواصل زمانی 12، 24، 48، 72، 96 و 120 ساعت پس از اعمال تنش اندازهگیری شد. این آزمایش در 3 تکرار و بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا" تصادفی اجراء شد. و تجزیه های آماری با استفاده از نرم افزار MSTAT-C در سطح احتمال 5 درصد انجام گرفت.
اندازه گیری کلروفیل a وb:
میزان کلروفیل a و b با استفاده از روش Arnon (1940)، اندازهگیری شد. بدین صورت که نمونههای برگی تازه (25/0گرم) در 5 میلیلیتر آب مقطر در یک هاون چینی بصورت یک توده یکنواخت درآوره و مخلوط حاصل را در یک بالن ژوژه با آب مقطر به حجم 25 میلیلیتر رسانده شد. 5/0میلیلیتر از نمونه حاصل را برداشته و با 5/4 میلیلیتر استن 80% مخلوط و محلول حاصل را به مدت 10 دقیقه در g 3000 سانتریفوژ گردید. پس از سانتریفوژ محلول روئی را جدا کرده و جذب آن توسط اسپکتروفتومتر در طول موجهای 644 و 663 نانومتر به ترتیب برای کلروفیل a و b قرائت شد. با توجه به روابط زیر مقدار کلروفیل محاسبه گردید.
mg chla/g tissue = 1.07 ( O.D. 663 ) – 0.094 ( O.D. 644 )
mg chlb/g tissue = 1.77 ( O.D. 644 ) – 0.280 ( O.D. 663 )
آمادهسازی نمونه ها جهت اندازهگیری عناصر:
به منظور بررسی غلظت یونها و عناصر در اندام گیاهی، ابتدا اندام هوایی گیاه برداشت شده و سپس برگ و ساقه از یکدیگر تفکیک شد، ریشه نیز از محیط کشت خارج گردید و با جریان آب شستشو داده شد. نمونههای برگ اول و چهارم (شماره گذاری برگها از بالا به پایین بوده) ابتدا به مدت پنج دقیقه با آب شیر و سپس با آب مقطر دو بار تقطیر شسته شدند. سپس نمونهها درون پاکت خشک کن قرار داده شد و در آون با دمای 60 درجه سانتیگراد به مدت 48 ساعت خشک گردید (هامادا، 1996 (نمونههای خشک شده با آسیاب پودر شدند و بدین ترتیب جهت انجام مرحلة هضم آماده گردید.
سنجش غلظت پتاسیم و سدیم:
برای هضم نمونهها، از روش هضم مرطوب استفاده شد و جذب کاتیون پتاسیم و سدیم با استفاده از دستگاه نشر شعلهای مدل Corning-410 انجام شد. ابتدا محلولهای استاندارد هر یون با غلظتهای مشخص تهیه و توسط دستگاه قرائت گردید. سپس منحنی استاندارد آن رسم شد و معادله رگرسیون بدست آمد. غلظت نمونههای هضم شده توسط دستگاه، سنجش شده و غلظت نهایی این کاتیون با استفاده از منحنی استانداردی که رسم شده بود، تعیین گردید (واتاد و همکاران، 1986).
بررسی وزن خشک:
به منظور بررسی اثر تنش شوری بر میزان مادة خشک اندام هوایی در پایان آزمایش از هر تیمار مربوط به هر رقم، 12 بوته جهت تعیین وزن خشک اندام هوایی و ریشه برداشت شد. بوته ها ابتدا با آب مقطر شسته شده و درون پاکت خشک کن قرار داده شده سپس در آون با دمای 60 درجة سانتیگراد به مدت یک هفته خشک گردید. نمونههای خشک شده با استفاده از ترازوی 001/0 گرم توزین شد. در نهایت وزن خشک اندام هوایی و ریشه ها محاسبه گردید.
نتایج :
ماده خشک: تغییرات ماده خشک ریشه و اندام هوایی در ارقام خارجی و ایرانی در شکل 1 آمده است. تجمع ماده خشک در اندام هوایی و ریشه کلیه ارقام در وضعیت نرمال تفاوت معنیداری با تیمار تنش نظیر خود داشت. مقادیر ماده خشک اندام هوایی برای رقم IR651 در وضعیت نرمال و تنش 24/0 و 18/0گرم و برای رقم IR29 به ترتیب 12/0 و 09/0 گرم و در مورد ارقام ایرانی موسی طارم و غریب در شرایط نرمال و تنش به ترتیب 23/0 و 11/0 و 22/0 و 1/0 گرم بود (شکل 1). میزان ماده خشک اندام هوایی تجمع یافته در وضعیت نرمال و تنش در رقم IR651 دو برابر تیمار نظیرخود در رقم IR29 بود (شکل 1). شوری موجب کاهش ماده خشک ریشه هردو رقم شد ولی تأثیر آن بر رقم IR29 بیش از سایر ارقام بود، بطوریکه در صد کاهش در ژنوتیپهای IR29 وIR651 بترتیب 7/67 و 50 درصد و در ارقام ایرانی موسی طارم و غریب به ترتیب 7/66 و 50 درصد بود.
تجمع عناصر: روند تغییرات یون های سدیم و پتاسیم در برگهای اول و چهارم (شمارش از بالا به پایین) ارقام خارجی و ایرانی در شکلهای 2 الی 5 آمده است. روند تغییرات پتاسیم در هر رقم تحت شرایط تنش اختلاف معنیداری را با وضعیت نرمال نظیر هر رقم نشان نداد (شکل2)، و نوسانات در هر دو وضعیت مشابه هم بود. آنچه در شکل 2 بصورت بارزی مشهود بود، بالا بودن سطح اولیه پتاسیم تا حدود دو برابردر ارقام خارجی در هر دو وضعیت نرمال و تنش نسبت به ارقام ایرانی در برگ اول بود. نوسان تغییرات میزان پتاسیم در برگ چهارم کلیه ارقام در شرایط نرمال و تنش نظیر برگ اول اختلاف معنی دار نداشت، با این تفاوت که در اواخر دوره تنش میزان پتاسیم نسبت به وضعیت نرمال در رقم متحمل IR651 به شکل معنیداری افزایش پیداکرد (شکل 3). از طرفی مقدار تجمع پتاسیم در برگ اول نسبت به برگ چهارم در هرچهار رقم بیشتر بود. بررسی روند تجمع سدیم در برگ اول رقم متحمل به شوری IR651 عدم افزایش این عنصر را نسبت به تیمار نرمال نظیر خود نشان داد (شکل 2)، اما در سایر ارقام وضعیت بگونه ای دیگر بود، بطوریکه میزان تجمع این عنصر در برگ اول تیمار تنش در ارقام IR29، موسی طارم و غریب با طولانیتر شدن دوره تنش بطور فزاینده ای تجمع پیدا کرد و اختلاف معنیداری را با تیمار نرمال نظیرخود نشان داد (شکل 2).
روند تجمع سدیم در برگ چهارم تحت شرایط تنش در هر چهار رقم اختلاف معنیداری را با وضعیت نرمال نشان داد و تجمع آن در تیمار تنش طی آخر دوره به حد اکثر خود رسید (شکل4). میزان تجمع سدیم در اواخر دوره در رقم متحمل به شوری (IR651) در شرایط تنش نسبت به سایر ارقام کمتر بود (شکل 4).
تغییرات رنگدانههای برگ: روند تغییرات کلروفیل a و b تحت اثر شوری در شکل 6 آمده است. بررسی روند تغییرات میزان کلروفیل a و b در شرایط تنش شامل افزایش معنیدار در میزان کلروفیل a و b طی 4 الی 24 ساعت پس از اعمال تنش در ارقام مختلف میباشد (شکل 6). در کلیه ارقام بعد از 24 ساعت میزان کلروفیل a وb تا سطح تیمار شاهد و حتی بیش از آن کاهش یافت که دلیل بر تجزیه آن میباشد. افزایش میزان کلروفیل a وb در تیمار شوری هر رقم نسبت به تیمار شاهد نظیر آن رقم اختلاف معنیدار داشت. حد اکثر میزان کلروفیل a تجمع یافته در شرایط تنش در ارقامIR651 ، IR29 ، موسی طارم و غریب به ترتیب (6 /0، 5/0، 4/0 و 4/0) میلیگرم بر گرم وزن تر و این مقادیر برای کلروفیل b نیزبه ترتیب برابر (6/0، 4/0، 6/0 و 4/) میلیگرم بر گرم وزنتر بود.
روند تغییرات میزان کلروفیل a و b در شرایط نرمال دارای نوسان اندکی بوده (شکل6)، بطوریکه میزان کلروفیل در آغاز (زمان صفر) و پایان (زمان 168 ساعت) اختلاف معنیداری نشان نداد، و این وضعیت در کلیه ارقام مشاهده شد. لذا بررسی کلی نشان داد که شوری طی ساعات اولیه 12 تا 24 ساعت پس از اعمال تنش موجب افزایش میزان کلروفیل a و b شد و پس ازآن طی گذشت زمان میزان هر دو نوع کلروفیل تا سطح تیمار نرمال و حتی بیش از آن کاهش پیدا کرد.
هدایت روزنهای: فتوسنتز در واحد سطح برگ بدلیل کاهش در هدایت روزنهای کاهش پیدا میکند، همانگونه که در جدول1 نشان داده شد ، هدایت روزنهای در رقم متحمل (IR651) طی 12 ساعت اولیه پس از اعمال تنش از2/1 در تیمار نرمال به کمتر از 6/0 سانتی متر بر ثانیه در تیمار تنش کاهش یافت، این وضعیت در رقم حساس (IR29) نیز از 6/0 به کمتر از 1/0 سانتی متر بر ثانیه کاهش یافته است. هدایت روزنهای ارقام ایرانی تحت اثر تیمار شوری نیز به شکل معنیداری کاهش یافت، از این رو کاهش ماده خشک در نتیجه کاهش فتوسنتز میتواند تا حدودی ناشی از کاهش هدایت روزنهای (gs) (لاکشمی و همکاران، 1996) و قسمتی مربوط به کاهش غلظت پروتئین (شویکووا، 1975) و بخشی بدلیل کاهش در غلظت رنگدانههای فتوسنتزی (کریش ناراج و همکاران، 1993) و یا غلظت یونی باشد (خان و همکاران، 1997).
بحث و نتیجهگیری
بطورکلی تنش شوری دارای دو اثر متفاوت است. در مرحله اول موجب القاء تنش اسمزی شده که نتیجه آن کاهش در نرخ رشد ریشه و برگ بدلیل تنش رطوبتی و نه تنش یونی میباشد، چرا که غلظت Na+ و Cl- در ساعات اولیه اعمال تنش پایینتر از غلظتهای سمی برای سلول میباشد (مونز 2002). در صورتی که دوره تنش طولانیتر شود گیاهان عدم تعادل یونی (زیاد بود و یا کمبود برخی یون ها) را نیز تجربه میکنند، که میتواند موجب پیری زود هنگام برگها و کاهش سطح فعال فتوسنتز کننده شود (کرامر و نواک 1992). صرف نظر از نوع نمک کاربردی تنش شوری در بیشتر گونههای گیاهی موجب کاهش کلروفیل های a و b، کارتنوئیدها و پروتئینهای محلول می گردد(آسپینال، 1986 ). مطالعات ما نشان داد که غلظت اولیه کلروفیل های a وb طی 12 الی 24 ساعت پس از اعمال تنش افزایش یافت ولی در ادامه و با طولانیتر شدن دوره تنش از غلظت کلروفیلها کاسته شد، لذا حداکثر غلظت کلروفیل a و b تحت تیمار تنش در حدود mg.g-1Fw 6/0 بوده است اما پس از آن غلظت کلروفیل کاهش پیدا کرد. این روند نزولی در سایر ارقام ایرانی و خارجی مشاهده شد (شکل 5 و 6). بالا بودن غلظت کلروفیل طی ساعات اولیه تنش حاکی از بالا بودن غلظت کلروپلاست بدلیل کوچکتر شدن حجم سلولها میباشد، از این رو افزایش کلروفیل های a وb طی 24 ساعت اولیه احتمالا" مربوط به متراکم شدن سلولها در نتیجه اعمال تنش میباشد(شکل 5 و 6).
حسین (2003) ، عنوان کرد که لاین هایی که دارای Na+ بیشتر باشند کلروفیل خود را سریعتر از دست میدهند. از این رو روند تغییرات غلظت سدیم در برگ ششم کلیه ارقام بیانگر تجمع بیشتر سدیم در این برگها طی زمان بوده است بطوری که در ارقام ایرانی غلظت این عنصر در آخر دوره تنش تا بیش از mM.Kg-1dw 240 رسید و با روند کاهش غلظت کلروفیل همگرایی دارد، در رقم حساس IR29 نیز همین روند مشاهده شد، در رقم متحمل IR651 البته غلظت کلروفیل سیر کاهشی داشت اما بدلیل تجمع کمتر سدیم در مقایسه با سایر ارقام، تخریب و کاهش غلظت کلروفیل در رقم متحمل نسبت به سایرارقام کمتر محسوس بود، بطوری که غلظت کلروفیل در آخر دوره تنش در رقم متحمل در حدود mg.g-1Fw2/0، حال آنکه در رقم حساس (IR29) نزدیک به mg.g-1Fw1/0بود. کاهش در غلظت کلروفیل تحت تنش شوری میتواند ناشی از افزایش فعالیت آنزیم کلروفیلاز باشد (ردی و همکاران، 1986). در گیاه حساس به شوری نظیر برنج کنترل ضعیفی در ورود کلریدسدیم به درون مسیر تعرقی وجود دارد (فلورز و همکاران، 1991(، مطالعات نیز نشان دهنده غلظت های بالای سدیم در واریته های حساس بوده و توزیع آن به گونهای بوده که در برگهای مسن بیش از برگهای جوان بوده است (شانون و همکاران، 1998). .همانگونه که در شکل 2 و 4 نشان داده شده روند تجمع سدیم در برگ اول کلیه ارقام به استثناء رقم متحمل (IR651) همراه باگذشت زمان افزایش یافته و در آخر دوره تنش به بیشترین مقدار رسیده، مشابه چنین وضعیتی در برگهای چهارم (شکل 4) نیز مشهود بود، در رقم متحمل به شوری میزان تجمع سدیم در برگ چهارم نسبت به ارقام ایرانی و رقم حساس خارجی کمتر بود، از این رو به تعویق انداختن آغاز اثرات منفی غیر روزنهای در نتیجه افزایش غلظت Na+ که موجب تخریب کلروفیل میگردد، میتواند در ایجاد تحمل نقش داشته باشد. بنا به دلایل عنوان شده ماده خشک ریشه و اندام هوایی در ارقام خارجی و ایرانی به شکل معنیداری کاهش داشته است ولی کاهش ماده خشک در رقم حساس IR29 بیشتر بوده است (شکل 1).
اساسا" ژنوتیپ های متحمل به شوری دارای سرعت پایین انتقال Na+ به اندام هوایی بوده و دارای توانایی جذب اختصاصی یونی، خصوصا" پتاسیم نسبت به سدیم میباشند (شانون و همکاران، 1998). نتایج این تحقیق تجمع غلظت بالای Na+ در برگهای جوان و فعال رقم حساس (IR29) و ارقام ایرانی را تحت تیمار تنش تا بیش از mMKg-1dw 240 نشان داد، در حالی که در رقم متحمل IR651 میزان تجمع در آخر دوره تنش حد اکثر mMKg-1dw160 بوده که با تیمار نرمال تفاوت معنیداری نشان نداد (شکل 3)، و این احتمالا" دلالت بر فعال بودن مکانیسم دفع سدیم از برگهای جوان در این رقم دارد. در برگهای قدیمیتر، برگ چهارم غلظت Na+ به صورت آشکاری در ارقام خارجی و ایرانی افزایش معنیداری داشت ، بطوریکه غلظت سدیم تجمع یافته در پایان دوره تنش در ارقام ایرانی تا 1600 و در رقم حساس (IR29) تا mMKg-1dw 2000 رسید، با این وجود در رقم متحمل میزان غلظت سدیم در وضعیت مشابه حد اکثر mMKg-1dw 1200 بود. از این رو کنترل میزان ورودی سدیم و تجمع غلظت های زیان آور آن در برگهای مسنتر وجه تمایز رقم IR651 در عکس العمل به تنش شوری بود. تجمع کمتر سدیم در برگهای چهارم (مسن تر) رقم متحمل را میتوان به کنترل میزان ورودی و انتقال کمتر سدیم از ریشه به اندام هوایی در این رقم نسبت داد، این رقم غلظتهای سمی سدیم را در بافتهای مسنتر تجمع میدهد و به این ترتیب برگهای جوان را که کارآیی فتوسنتزی بالاتری دارند از خطر تجمع سدیم مصون میدارد و دیگر اینکه احتمالا" در نقطه کنترل اول، یعنی انتقال از ریشه به اندام هوایی نیز در مقایسه با ارقام ایرانی و حساس به شکل کارآمدی عمل میکند. در عین حال غلظت پتاسیم در برگ چهارم رقم متحمل (IR651) نسبت به تیمار شاهد افزایش نشان داد و این احتمالا" به جهت کاهش دادن اثرات سمی غلظت بالای سدیم و افزایش طول عمر بیشتر این برگها صورت گرفته است، همانطور که پیشتر هم عنوان شد مطالعات نشان داده که ارقامی با نسبت بالای K+/ Na+ ومحتوای آب نسبی بالاتر دارای تحمل بیشتری نسبت به تنش شوری میباشند (مونز و جیمز، 2003). در دیگر مطالعات فیزیولوژیک نشان داده شده که سمیت سدیم تنها به دلیل غلظت بالای آن در سیتوسول نبوده، بلکه میتواند به دلیل بهم زدن دامنه زیستی پتاسیم بدلیل توانایی رقابت بر سر جایگاه اتصال پتاسیم باشد، از این رو حفظ نسبت بالای K+/ Na+ در برخی گونه ها نظیر جو و پنبه که غلظتهای بالایی از سدیم را تجمع میدهند مهمتر از پایین نگاه داشتن تنها غلظت سدیم میباشد(شانون، 1984)، این نسبت در برگ اول رقم متحمل در شرایط تنش با توجه به کارآمد بودن مکانیسم بازداری عدم تجمع سدیم بالاتر از سایر ارقام بود. در برگهای چهارم نیز این نسبت در رقم متحمل با توجه به تجمع کمتر سدیم بیش از سایر ارقام بود. بدیهی است کاهش این نسبت در رقم حساس و ارقام ایرانی بدلیل تجمع غلظت های بالای سدیم و از طرفی عدم تغییر غلظت پتاسیم تحت شرایط تنش بوده است.
براساس نتایج حاصل از این بررسی علل تحمل شوری در رقم IR651 را میتوان به کارکردهای فیزیولوژیک زیر نسبت داد:
1- ممانعت از تجمع غلظتهای سمی سدیم در برگهای فعال و جوان.
2- انتقال و تجمع غلظتهای سمی سدیم در برگهای مسن و پیرتر (در واقع در رقم متحمل به شوری یک مکانیسم مدیریتی وجود دارد که احتمالا" مانع از انتقال و یا در صورت انتقال موجب برگشت مجدد و تجمع آن در این برگ ها میگردد).
3- علاوه بر اثر مدیریتی در نحوه توزیع سدیم در رقم متحمل، مقایسه غلظت های سدیم تجمع یافته در برگ های مسن (برگ چهارم) ارقام مختلف نشان دهنده تجمع کمتر این یون در رقم متحمل (شکل 4) در مقایسه با ارقام دیگر در تیمار شوری بوده، از این رو این رقم احتمالا" در کنترل میزان سرعت انتقال سدیم از ریشه به ساقه به شکل موفقی عمل کرده است.